● 
اِجُّمعَة ١٧ شوال ١٤٤٥
امر به معروف و نهی از منکر
 
   
حدیث

 

 

 

امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند



أوشَک دَعوَةً وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ

 

دعایی که بیشتر امید اجابت آن می‌رود

و زودتر به اجابت می‌رسد،

دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.

 

 

 

اصول کافی، ج ۱، ص ۵۲ 

 

 

 

 

 

 حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:  

 

 

«لایَحِلُّ لِعَینٍ مُؤمِنَهٍ تَرَی

 اللَّهَ یُعصَی فَتَطرِفَ حَتَّی تُغَیِّرَهُ»

 

 

برای چشم با ایمانی که عصیان خداوند

 رامی بیند، روا نیست آن چشم

 به هم خورَد تا این که وضعیت را تغییر دهد.

 

 

 

(وسائل الشیعه، ج١٦، ص١٢٦)

 

 

  

 

 

امام علی علیه السلام می فرمایند :

 

 

«إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ ،

لَخُلُقان مِن خُلُقِ اللّه ِ سُبحانَهُ ،

و إنَّهُما لا يُقَرِّبانِ مِن أجَلٍ و لا يَنقُصانِ مِن رِزقٍ . »

 

 

همانا امر به معروف و نهى از منكر

 دو خصلت از خصلتهاى خداوند سبحان هستند

 و اين دو نه مرگ را نزديك مى كنند

 و نه از روزى [انسان ]مى كاهند.

 

 

 

(نهج البلاغه خطبه ١٥٦ صفحه ٢٩٠)

 

 

 

 

  


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

احادیث بیشتر....

 
معرفی نرم افزار

 

«نرم افزار جدید کاربردی نهج البلاغه»

 

 

«نرم افزار جدید کاربردی نهج البلاغه»

محصول تلاش

#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی

همراه با روش نهج البلاغه خوانی

با امکاناتی همچون برنامه مطالعه روزانه، نهج البلاغه صوتی،

معرفی محصولات، ارتباط با شبکه های مجازی نهضت و...

 

لینک دانلود در کافه بازار

 



نرم افزار های بیشتر را در اینجا ببینید......

 
بازدید ها

0122400
Membership تعداد اعضاي سايت:29940

People Online بازديدكنندگان آنلاين:
Visitors بازديدكنندگان: 17
Members اعضا: 0
Total Users مجموع: 17

Onine Now Online Now:
 
 

 

 

 

 

 

 

  

 

 

  

 

 

  

 
 

  


 



 

 

 

 

 

 
اخبار و مقالات
اثبات وجود خداوند به زبان ساده

تاریخ ایجاد   1397/12/05 - 09:42  تعدادمشاهده  1027 بازگشت

در زمينه اثبات وجود خدا، براهين بسيارى وجود دارد . كتاب هاي زيادى در اين زمينه تأليف شده است . اگر علاقه‏مند به بيان ساده و روان و در عين حال استدلال محكم و منطقى هستيد، كتاب آفريدگار جهان، تأليف آيت‏الله ناصر مكارم شيرازى و نيز كتاب خدا را چگونه بشناسيم، از همين مؤلف را به شما پيشنهاد مى‏كنيم.
در مورد اثبات وجود خدا ما به بيان دو برهان در اين زمينه اكتفا مى‏كنيم . شما را به كتاب هاي فوق ارجاع مى‏دهيم.
ا) برهان نظم:
خداپرستان براى اثبات خداى جهان به دلايل فراوانى استدلال كرده‏اند. در ميان دلايل آن ها روشن‏ترين و قانع‏كننده‏ترين دليلى كه جلب نظر مى‏كند «برهان نظم» است. زيرا اين برهان هم عقل را قانع مى‏كند و هم وجدان را راضى مى‏سازد . از اين جهت هميشه مورد توجه دانشمندان و فلاسفه الهى بوده است.
پايه‏هاى اساسى اين برهان: اين برهان بر دو پايه اساسى قرار دارد:
1ـ در هر گوشه‏اى از اين جهان پهناور آثار نظم و حساب و قانون و هدف به چشم مى‏خورد.
2- هر دستگاهى چنين باشد ،سازنده آن يك مبدأ عالم و عاقل است.
اكنون به توضيح اين دو مقدمه توجه فرماييد.
پايه اول: در هر گوشه‏اى از جهان پهناور، دستگاه‏هاى منظم و سازمان‏هاى مرتب به چشم مى‏خورد. برنامه و حساب و قانون حتى بر كوچك ترين اجزاي عالم حكومت مى‏كند . هر يك از اين موجودات گوناگون چون لشكرى انبوه كه به دسته‏هاى مختلفى تقسيم شده باشند، با صفوف منظم و با هماهنگى شگرفى تحت فرماندهى واحدى به سوى مقاصد خاصى حركت مى‏كنند.
جهان هستى درهم و برهم نيست . همه موجودات و حوادث در يك خط سير معينى سير مى‏كنند.
يك نوع ارتباط و هماهنگى خاصى در ميان تمام اجزا و موجودات عالم هستى مشاهده مى‏شود كه در اولين نظر محسوس است.
براى روشن شدن اين حقيقت توجه شما را به نكات زير جلب مى‏كنيم.
1- بررسى اجمالى برخى از عظمت و نظم كرات و سيارات:
نيوتون منجم معروف، در نظريه معروف خود مبنى بر جاذبه عمومى مى‏گويد: قانون جاذبه عمومى به ضميمه قوه «گريز از مركز» بر تمامى سيارات حكمفرما است .در هر يك از اجرام بالا، اين دو قوه به طور متعادل وجود دارد. از طرفى چون قوه جاذبه نسبت مستقيم با حجم دو جسم و نسبت معكوس با مجذور دو جسم دارد . وزن هر يك از سيارات متناسب با فاصله و سرعت سير آن ها است. بنابراين اگر تساوى بين اين دو ناموس برقرار نبود ،يعنى مثلًا قوه جاذبه بيش تر از قوه دافعه مى‏شد، جسم بزرگ تر، كوچك تر را به سوى خود جذب مى‏كرد . اگر قوه دافعه زيادتر مى‏شد ،سيارات تدريجا از مركز خود دور شده، نابود مى‏گرديدند. يعنى در اجرام سماوى اين دو نيرو به طور متساوى حكمفرما است. اگر كوچك ترين تخلفى روى دهد ،يعنى قوه جاذبه و يا نيروى گريز از مركز كم و زياد گردد . به طور كلى اگر سيارات فاصله يا حجم يا سرعت سيرى را كه دست قدرت براى آن ها تعيين كرده، از دست بدهند، وضع آن ها به كلى به هم مى‏خورد و اين خود يكى از مصاديق نظم در جهان بالا است.
حركت سيارات يكى از شواهد بارز نظم است كه روى يك حساب منظم و دقيقى به طور يكنواخت در حركتند. به طورى كه طى هزاران سال كمترين تغييرى در وضع آن ها ديده نمى‏شود.
مسأله خسوف و كسوف هم از موضوعات قابل ملاحظه است، زيرا مى‏توان وقوع آن ها را از سال‏ها قبل دقيقا پيش‏بينى كرد . اين خود به خوبى حكايت مى‏كند كه گردش كواكب چقدر منظم و دقيق است، به طور كلى در هر 18 سال و 11 روز 43 مرتبه كسوف و 28 مرتبه خسوف صورت مى‏گيرد. پس از گذشتن اين مدت باز كسوف و خسوف در اوقات معين تكرار مى‏شود. يعنى در هر 18 سال و 11 روز خورشيد و ماه و زمين در وضع متناسبى، مشابه جريان قبل قرار مى‏گيرند.
2- نگاهى گذرا به نظم در كوچك ترين ذرات عالم:
كوچك ترين موجودى كه تاكنون در دسترس علم بشر قرار گرفته «اتم» و اجزاي آن مى‏باشد. اتم كه از شگفت‏انگيزترين موجودات جهان آفرينش است، به قدرى ريز و كوچك مى‏باشد كه حتى با نيرومندترين ميكروسكوپ‏هاى الكترونى كه موجودات را چندين ده‏هزار برابر بزرگ تر نشان مى‏دهد، قابل رؤيت نيست، ولى تنها، محاسبات علمى و رياضى و آثار گوناگونى كه ضمن آزمايش‏ها روى شيشه‏هاى عكاسى و مانند آن ظاهر مى‏شود، بشر را به وجود اين موجود حيرت‏آور پر از قدرت هدايت نموده است.
اتم‏ها همان واحدها و مصالح ساختمان عظيم جهان ماده است كه از به هم پيوستن آن ها به طرزهاى گوناگون، اجسام و موجودات متنوع اين جهان به وجود آمده است .
تمام اجسام و موجودات عالم طبيعت مجموعه‏اى است از اتم‏ها و يك جسم بسيار كوچك كه به زحمت به چشم ديده مى‏شود، در حقيقت از تراكم ميليون‏ها اتم روى هم انباشته، به وجود آمده است.
ساختمان درونى اتم: اتم با آن همه كوچكى داراى اجزاي متعددى است كه عمده آن ها سه قسمت زير است كه آن ها را به منزله اركان اتم مى‏شود معرفى كرد:
«پروتون» كه داراى بار الكتريكى مثبت است. «نوترون» كه از نظر خاصيت الكتريكى خنثى است. «الكترون» داراى بار منفى بوده و گاهى به آن «نگاتون» هم گفته مى‏شود.
اين اجزاي بى‏نهايت ريز به طور شگفت‏انگيزى ساختمان اتم را تشكيل داده‏اند، به اين ترتيب كه پروتون و نوترون به طور اجتماع در مركز قرار گرفته، هسته اتم را تشكيل مى‏دهند . ذرات الكترون‏ها هم در فاصله‏هاى معينى در اطراف هسته به سرعت سرسام‏آورى در گردشند.
دانشمندان، ساختمان اتم را به ساختمان منظومه شمسى و حركت الكترون‏ها را به حركت دورانى سيارات تشبيه كرده‏اند، با اين تفاوت كه اگر تعجب نكنيد سرعت سير سارات اتمى به مراتب از سرعت سير سيارات منظومه شمسى بيش تر است. تعداد ذرات هسته و الكترون‏ها و فاصله آن ها و بالاخره مداراتشان در اتم‏ها فرق مى‏كند.
ابعاد اتم‏ها: پروتون كه يكى از اجزاي هسته‏اى اتم است ،به اندازه‏اى كوچك است كه هرگاه هزار ميليارد تا ده‏هزار ميليارد از آن ها كنار هم چيده شوند، تازه طول اين صف عجيب فقط يك سانتيمتر خواهد بود.
حجم يك اتم بيش از هزار برابر حجم يك پروتون مى‏باشد، ولى تمام اين حجم هم پر نيست . فاصله ميان الكترون‏ها و هسته كه نسبت به حجم هسته بسيار وسيع مى‏باشد، كاملًا خالى است . براى تصوير اين فضاى عجيب كافى است بدانيم كه اگر قطر يك اتم را يك كيلومتر فرض كنيم، تنها يك متر آن به وسيله هسته و پروتون اشغال شده ، الكترون‏ها در فاصله يك كيلومترى به دور هسته گردش مى‏كنند و بقيه را يك فضاى خالى تشكيل مى‏دهد.
قسمت پر و اشغال شده اتم‏ها نسبت به فضاى خالى آن ها به قدرى ناچيز است كه درست مانند جرم كره خورشيد است. در مقابل فضاى وسيع ميان آن و دورترين سيارات . روى اين حساب پيداست كه قسمت مهم حجم اتم خلاء بوده و ماده اصلى بسيار كوچك است . به گفته «ژوليو» دانشمند معروف اگر فضاى خالى ميان اتم‏هاى بدن يك انسان را از بين ببريم و تمام اجزاي اتم‏هاى آن را به وسيله مثلًا فشار فوق‏العاده به هم بچسبانيم، همين بدن انسان به قدرى كوچك مى‏شود كه به زحمت مى‏توان آن را مشاهده كرد . عجيب‏تر آن كه اين جسم بسيار كوچك وزن اوليه خود را از دست نخواهد داد، يعنى وزن آن برابر با وزن بدن اصلى مثلًا همان 70 كيلوگرم خواهد بود.
از سريع هم سريع‏تر الكترون‏ها كه ذراتى سبك‏وزن و داراى بار منفى هستند و گرد هسته مركزى اتم با سرعت سرسام‏آورى حركت مى‏كنند. در اتم هيدروژن كه ساده‏ترين اتم‏ها است و داراى يك الكترون مى‏باشد ،سرعت سير الكترون سه هزار كيلومتر در ثانيه است .در اتم اورانيوم كه الكترون‏هاى متعددى دارد ،سرعت حركت آن ها به 164 و 201 كيلومتر در ثانيه مى‏رسد.
اكنون فكر كنيد در اين ميدان بى‏نهايت كوچك موجودى با اين سرعت عجيب، گردش كند ،چه وضعى به خود گرفته و در يك ثانيه چند مرتبه گرد مركز خود بايد طواف كند و چه مسافتى را بپيمايد؟
با توجه به اين بيان تصديق خواهد كرد كه سيارات شمسى هم با آن عظمت و سرعتى كه دارد ،هرگز به گرد اين الكترون‏هاى كوچك و ناچيز نمى‏رسد
تفاوت اتم‏ها: سابق بر اين گمان مى‏كردند كه ساختمان تمام اجسام از عناصر اربعه: آب، باد، خاك، آتش ساخته شده و اين چهار عنصر سازنده جهان مادى خود بسيط بوده ،قابل تجزيه نيستند، ولى در اثر تحقيقات و آزمايش علمى معلوم شد كه نه تنها «عناصر» منحصر به چهار نيست، بلكه اين چهار عنصر اساسا قابل تجزيه بوده و خود از عناصر بسيط ديگرى پديد آمده‏اند.
از اين عناصر تاكنون حدود 104 عنصر كشف شده كه از حيث تعداد ذرات هسته‏اى و الكترون‏ها با هم تفاوت دارند و همين اختلاف است كه تنوع اتم‏ها را ايجاب كرده است.
به اين معنى كه اين اجسام گوناگون با آن همه اختلافاتى كه در خواص فيزيكى و شيميايى دارند، تفاوت و اختلافى جز در كم و زياد تعداد الكترون‏ها و پروتون‏ها ندارند.
ساده‏ترين اتم‏ها، اتم هيدروژن است كه فقط داراى يك الكترون و يك پروتون است تا مى‏رسد به اتم اورانيوم كه در آن 92 الكترون «ديوانه‏وار» در مدارات متعدد دور هسته مركزى (كه داراى 136 تا 147 نوترون و پروتون مى‏باشد) در گردشند . بعد از عنصر اورانيوم عناصر ديگرى كشف شده كه داراى الكترون‏هاى بيشترى هستند.
مطالعه در عالم «بى‏نهايت كوچك» اتم‏ها درس‏هايى به ما مى‏آموزد كه ما را به خداوند «بى‏نهايت بزرگ» راهنمايى كرده، به عظمت و قدرت و علم بى‏پايان او آشنا مى‏سازد.
در اين جا كافى است كه ما چهار قسمت را كه بيش از همه جلب توجه مى‏كند و هر كدام نمونه بارزى از علم و قدرت آفريننده اتم مى‏باشد مورد مطالعه قرار دهيم:
1- نظم اتم‏ها:
104 عنصرى كه تاكنون كشف شده ،همه داراى يك قاعده منظم و ترتيب مخصوصى مى‏باشد كه تعداد الكترون‏هاى آن ها به ترتيب از يك شروع شده ،تدريجا روز نقشه منظم و واحدى بالا مى‏رود. به طورى كه توانسته‏اند تمام آن ها را دسته‏بندى كرده و تحت يك جدول (معروف به جدول مندليف) تنظيم كنند.
2- تعادل نيروى جاذبه و دافعه:
دو «بار» مخالف الكتريسيته همواره يكديگر را جذب مى‏كنند، يعنى اگر يك جسم كه حامل الكتريسيته مثبت است ،با ديگرى كه داراى الكتريسيته منفى است ،نزديك شود، آن دو جسم به سوى يكديگر حركت كرده و همديگر را در آغوش مى‏فشارند و جرقه‏اى كه بايد نام آن را برق عشق گذارد ،مي جهد.
روى اين حساب، الكترون‏ها كه داراى بار منفى و پروتون‏ها كه حامل بار مثبت هستند ،بايد به فوريت يكديگر را جذب كنند و اين گردش‏هاى پرهيجان جاى خود را در دل اتم‏ها به سكون مرگبارى بدهند. بديهى است اگر چنين مى‏شد، جهان وضع ديگرى به خود مى‏گرفت، ولى هرگز چنين حادثه‏اى در جهان اتفاق نيافتاده و نخواهد افتاد . اين، روى يك حساب كلى دقيق و پايدارى مى‏باشد كه اين تعادل عجيب و نظم شگفت‏انگيز را در درون اتم به وجود آورده است.
رمز اين مطلب در اين است كه يك نظم و حساب معينى در اندرون اتم حكومت مى‏كند كه نگهدار و پديدآورنده اين تعادل است، يعنى يك قوه ديگرى كه در اثر گردش دورانى الكترون‏ها به دور هسته توليد مى‏شود و آن را قوه گريز از مركز مى‏نامند ،قوه جاذبه هسته مركزى را تعديل مى‏بخشد.
«قوه گريز از مركز» كه در اثر حركت دورانى به وجود مى‏آيد و قدرت آن متناسب با سرعت حركت مى‏باشد، همواره جسم متحرك را از هسته مزبور به عقب مى‏راند . از طرفى هم هسته مركزى با قوه جاذبه كه در اثر نزديكى دو «بار» الكتريكى توليد شده، الكترون‏ها را به شدت به طرف خود مى‏كشاند.
اكنون فكر كنيد كه براى حفظ موجوديت اتم بايد سرعت سير الكترون‏ها به اندازه‏اى باشد كه قوه دافعه متولد شده از آن، درست به اندازه قوه جاذبه و جوابگوى آن باشد . اگر كوچك ترين تجاوزى از اين حد و قانون معين رخ دهد ،دستگاه اتم از كار خواهد افتاد، يعنى اگر كمى قوه گريز از مركز زيادتر شود، الكترون‏ها به زودى فرار كرده و اتم تجزيه مى‏شود . اگر اين تعادل به نفع قوه جاذبه به هم بخورد، اجزاي اتم به زودى به هم نزديك شده و از كار خواهد افتاد . به اين ترتيب دستگاه اتم از بين خواهد رفت. فكر كنيد تنظيم اين حساب دقيق در آن محيط فوق‏العاده كوچك چه كار مشكلى است
3- نيروى فوق‏العاده اتم:
هسته اتم كه از ذرات پروتون و نوترون تشكيل يافته است، داراى يك نيروى فوق‏العاده عظيمى مى‏باشد كه در دل هسته اتم نهفته است . به عبارت صحيح‏تر اين ذرات چيزى جز «نيرو و انرژى متراكم» نيستند. وقتى اين نيرو از هسته اتم آزاد مى‏شود ،توليد يك انرژى عظيم مى‏كند كه آثار خارق‏العاده‏اى به وجود مى‏آورد ولى با اين همه، اين نيروى بزرگ به طور اسرارآميزى در درون ذرات بى‏نهايت كوچك هسته اتم مهار شده و آزاد كردن آن به اين سادگى و آسانى هم امكان‏پذير نيست، بلكه براى اين منظور احتياج به ماشين‏هاى عظيم الكتريكى دارد.
حال فكر كنيد اگر اين ديو ديوانه به زودى مى‏توانست زنجير خود را پاره كرده و اتم را منفجر سازد ،چقدر زندگى در اين جهان خطرناك و مشكل بود .
مطالعات اين نكات توحيدى درباره ساختمان دقيق اتم و ابعاد و نظم اسرارآميزى كه در هر قسمت از آن به كار رفته و نيروى فوق‏العاده‏اى كه در دل آن نهفته است ، ما را به يك منبع عظيم قدرت و علم كه به وجود آورنده آن است، راهنمايى مى‏كند.
راستى آيا ممكن است اين همه دقايق و اسرار نظامى را كه در وجود يك موجود بى‏نهايت كوچكى به كار رفته است ،معلول علل و عواملى دانست كه كاملًا از آن ها بى‏اطلاع و بى‏خبر مى‏باشد ،حتى به اندازه يك كودك دو ساله هم ازعقل و شعور بهره ندارد؟
پايه دوم: سازمانى با اين نظم و دقت نمى‏تواند معلول تصادف و اتفاق باشد، يعنى يك سلسله علل فاقد عقل و شعور آن را ايجاد كرده باشند. از اين دو مقدمه (عالم منظم است و نظم آن بدون فاعل عاقل حكيم ممكن نيست) چنين نتيجه مى‏گيريم كه جهان داراى مبدئى دانا و توانا است كه اين سازمان عظيم را طبق نقشه و هدف خاصى ايجاد كرده و رهبرى مى‏كند.
اكنون كه اساس اين استدلال اجمالًا روشن شد، به توضيح كامل هر يك از دو مقدمه آن مى‏پردازيم و چون مطالب مقدمه دوم ساده‏تر و از طرفى هنگام مطالعه از مقدمه اول جلوتر است، ما هم ابتدا مقدمه دوم را اثبات مى‏كنيم و سپس به بحث در پيرامون مقدمه اول مى‏پردازيم.
چرا نظم حاكى از عقل و فكر است؟
براى رسيدن به اين حقيقت كه نظم همواره حكايت از يك مبدأ عاقل و متفكر مى‏كند ،دو راه در پيش داريم، از هر كدام ميل داشته باشيد مى‏توانيم به مقصد برسيم ولى چه بهتر كه هر دو راه را با هم جمع كنيم:
راه اول:
همه مى‏دانيم كه براى ساختن يك آپارتمان آبرومند، يك خانه معمولى از هرگونه مصالحى نمى‏توان استفاده كرد. مثلًا مقوا و كاغذ و لاستيك براى اين كار به درد نمى‏خورد، بلكه سنگ و چوب و آهن و سيمان ومانند آن لازم است . باز مى‏دانيم كه اين مصالح «با كميت خاصى» به درد مى‏خورد و هر مقدارى از هر كدام باشد، كافى نيست. حتما بايد هر كدام به نسبت معينى باشند. اين هم نيز مسلم است كه مصالح مزبور هر كدام بايد با «كيفيت خاصى» باشد تا مفيد واقع شود. مثلًا اگر آهن به صورت «براده» و چوب به صورت قطعات خيلى كوچك در آيد، به هر مقدار هم كه باشد ،كوچك ترين فايده‏اى براى اين ساختمان نخواهد داشت.
از اين بيان چنين نتيجه مى‏گيريم كه براى هر ساختمانى «مواد مخصوص» با «كميت مخصوص» با «كيفيت مخصوص» لازم است. بنابراين براى رسيدن به مقصود بايد از ميان تمام مصالح و مواد گوناگون فراوانى كه در اين جهان هست، مواد مورد نظر را انتخاب نموده و جدا سازيم. همچنين بايد توجه به مقدار و اندازه آن نيز داشته باشيم كه كم و زيادى پيش نيايد . نيز كيفيت و چگونگى هر يك از مصالح را از ميان تمام كيفيات موجود انتخاب كنيم.و گرنه هرگز به منظور خود نائل نخواهيم شد. تازه از اين سه مرحله كه گذشتيم ،صحبت از «طرز تركيب» اين مصالح مختلف پيش مى‏آيد كه آنها را به صورت خاصى به هم پيوسته و تركيب كنيم تا ساختمان مورد نظر به دست آيد.
بديهى است هر يك از اين مراحل چهارگانه يعنى: انتخاب نوع مصالح، كميت لازم، كيفيت مورد نظر، طرز تركيب آنها به يكديگر محتاج به يك مبدأ عقل و شعور است كه آن را انجام دهد و بدون آن هيچ يك از اين مراحل عملى نيست.
تصادف كور و كر نمى‏تواند مصالح لازم و كيفيت و كميت آن را انتخاب كرده و به طرز خاصى به هم تركيب كند، از اين جاست كه ما از مشاهده يك ساختمان فورا متوجه مبدأ عقل و شعورى كه در ساختن آن به كار رفته مى‏شويم.
راه دوم حساب احتمالات: كتابى است علمى، مطالب آن طبق شماره صفحه مرتبه شده و داراى 100 برگ است. اوراق آن را در هم ريخته و مخلوط سازيد ،به طورى كه شماره‏ها و مطالب به طور مشوش و نامنظمى قرار گيرند، اكنون كتاب را به دست شخص بي سواد يا نابينايى بدهيد و خواهش كنيد كه آن را به صورت اول بازگرداند. او نابينا است يا سواد ندارد و در هر حال نمى‏تواند شماره ورق اول را بخواند. به منظور برداشتن همان ورق اول، ورقى را از ميان آن اوراق پراكنده
برمى‏دارد، به اميد اين كه همان ورق اول باشد.
احتمال رسيدن او به اين مقصد يك احتمال از صد احتمال است. اين ورق را هر چه هست كنار مى‏گذارد، ورقى را به احتمال برگ دوم برمى‏دارد، احتمال درست از آب در آمدن آن يك احتمال در 99 احتمال است. بنابراين موفقيت او در قرار گرفتن شماره‏هاى 1 و 2 پشت سر هم تقريبا يك احتمال در مقابل ده هزار احتمال است، يعنى: ميان اين ده هزار احتمال يك احتمال آن مطابق با واقع است و آن در صورتى است كه در دفعه اول ورق اول و در دفعه دوم ورق دوم را برداشته باشد . همچنين اگر ورقى ديگر را به منظور برگ سوم بردارد ،احتمال موفقيت آن يك احتمال در 98 احتمال است، يعنى احتمال منظم شدن برگ اول و دوم و سوم تقريبا يك احتمال در مقابل يك ميليون احتمال است. پس احتمال موفقيت اين شخص نابينا يا بيسواد در جمع‏آورى اين كتاب و مرتب كردن آن يك احتمال از عددي است نامتناهى، يعنى تقريبا يك احتمالى است در برابر «عدد 1 كه دويست صفر در سمت راست آن قرار داشته باشد»
مثال ديگر: فرض كنيد شعرى در كمال فصاحت روى كاغذى نوشته شده ،اين شعر يك مطلب اخلاقى را بيان مى‏كند و بسيار موزون و خوش‏قافيه و بالاخره مشمول كليه مزاياى شعرى است . از طرفى داراى مضمون بسيار عالى است . چنين به نظر مى‏آيد كه مربوط به هزار سال قبل است. آيا هيچ كس احتمال مى‏دهد كه اين شعر نتيجه حركات مدادى است كه به وسيله دست يك بچه خردسال به قصد بازى انجام گرفته و بالاخره از روى اتفاق به وجود آمده است؟
يا اين كه فرض كنيد لوحه بسيار زيبا و نقاشى شده‏اى در يكى از حفارى‏ها به دست آمده ، كارشناسان و متخصصين فن آن را مربوط به دو هزار سال قبل تشخيص داده‏اند. آيا مى‏توان احتمال داد كه اين لوحه در اثر چرخيدن ناموزون دست كسى كه هيچ‏گونه اطلاعى از اصول نقاشى نداشته ،به وجود آمده؟ بديهى است كه انسان از مشاهده اين آثار پى مى‏برد كه شاعرى زبردست و با اطلاع از شعر و اخلاق و همچنين هنرمندى كه كاملًا از فن نقاشى اطلاع داشته ،در سرودن آن شعر و ترسيم اين لوحه دست در كار بوده‏اند.
بدن انسانى را در نظر بگيريد: فرض كنيد اين بدن داراى صد جزء است كه با صد كيفيت تشكيل يافته كه هر كدام از اين اجزا با يك حساب دقيق تنظيم و هر كدام به طور منظمى كار خود را انجام مى‏دهند، اكنون آيا احتمال به وجود آمدن اين بدن با اين كيفيت از روى تصادف و اتفاق، روى حساب احتمالات مساوى با صفر نيست؟ آيا مى‏توان اين موجود منظم و صدها بلكه هزارها موجود ديگر را كه در سازمان خلقت به چشم مى‏خورد ،به علل فاقد شعور و اراده نسبت داد؟
از دو پايه فوق نتيجه مى‏گيريم: اين دستگاه شگفت‏انگيز با آن همه ريزه‏كارى‏هاى دقيق از روى «تصادف» به وجود نيامده است . احتمال پيدايش تصادفى آن مساوى با صفر است، بلكه وجودى عاقل و مقتدر كه خود در هستى‏اش محتاج به غير نيست، جهان هستى را خلق كرده و اداره مى‏كند.
ب) برهان عليت: مقدمه اول اگر مثلًا «الف» در وجودش محتاج «ب» باشد، به گونه‏اى كه اگر «الف» نباشد «ب» هست اما اگر «ب» نباشد خبرى از الف نيست،در اين صورت به «الف» معلول و به «ب» علت مى‏گويند.
مقدمه دوم: يك علت ممكن است خودش معلول علت بالاترى باشد، مثلًا اگر يك آهن‏رباى قدرتمند در پشت يك صفحه فلزى قرار دهيد و مقدارى براده آهن در جلو صفحه فلزى بريزيد، اين براده‏ها جذب صفحه مى‏شوند. پس علت جذب اين براده‏ها صفحه‏ى فلزى است اما خود صفحه نيز حالت مغناطيسى‏اش را مديون آهن‏ربا است ،يعنى آهن‏ربا علت اصلى است و معلول آهنرباى ديگرى نيست اما صفحه فلزى معلول آهن‏ربا است و علت جاذبه براده‏هاى آهن. اما براده‏ها فقط معلول‏اند و ديگر علت جذب چيز ديگر نمى‏باشد (در اين مثال).
مقدمه سوم: بين علت و آثار آن سنخيت و هماهنگى است. يعنى از علت گرمازا حرارت صادر مى‏شود و از علت سرمازا برودت صادر مى‏شود. از آب لطافت و از گل عطر و بوى خوش.
مقدمه چهارم: هر معلولى علتى دارد و اين را يك طفل شيرخوار نيز درك مى كند و وقتى آرام به صورت او دست مى‏زنيد ،
فورا به سوى شما متوجه مى‏شود. چرا كه فطرتا مى‏داند هر واقعه‏اى سبب دارد.
حال وقتى وارد منزل مى‏شويم ،در صورتى كه مشاهده كنيم كتاب‏هاى ما پاره شده است، چرا به سراغ برادر يا خواهر كوچكترتان مى‏رويم؟ چون اولًا پذيرفته‏ايم كه هر حادثه علتى دارد، پس اين پاره شدن كتاب‏ها نيز بى‏جهت و بى‏سبب نمى‏باشد ،پس علتى دارد اما چرا سراغ بچه‏ها مى‏رويم؟ چون مى‏دانيم پاره كردن كتاب كار عاقلانه‏اى نمى‏باشد، از طرفى پدر و مادر ديگر افراد بزرگسال منزل عاقل‏اند ،پس اين كار را نمى‏كنند. اما چون كوچك ترها عاقلانه كار نمى‏كنند، حتما پاره شدن كتاب‏ها كار آنهاست. (و اين همان سنخيت ميان علت و آثار آن است)
مقدمه پنجم:
اگر موجودى فقط علت باشد و معلول نباشد، بايد وجودش هميشگى باشد، يعنى ازلى و ابدى باشد ،چرا كه اگر قبلًا نبوده و بعدا موجود شود ،حتما براى موجود شدن علتى مى‏خواهد . در اين صورت معلول مى‏شود. خوب آيا ما مى‏توانيم بدون علت باشيم؟ نه، چرا؟ چون صد سال پيش ما نبوديم و عمر و سن ما دليل اين است كه در زمان هاى بسيار دور نبوده‏ايم و به قدر سنمان سابقه وجود داريم .پس چون قبلًا نبوده‏ايم و بعد موجود شده‏ايم معلوليم. چون معلوليم علت مى‏خواهيم.
علت ما كيست؟ آيا طبيعت است؟ آيا پدر و مادر است؟ آيا هيچ كدام اينها علت ما نمى‏باشند چون هر كدام به نحوى سابقه نيستى دارند و در وجود خودشان مديون موجود ديگرى هستند؟
اگر سلسله موجودات را دنبال كنيم ،به چيزى مى‏رسيم كه فقط علت است و ديگر معلول نيست. آن موجود شريف كه علت همه معلول‏ها است و خود معلول نمى‏باشد ،خداوند است. حال اگر كسى بگويد چرا خداوند علت ندارد؟ پاسخ مى‏دهيم در مقدمه چهارم گذشت كه هر معلول علت مى‏خواهد اما علت ديگر علت نمى‏خواهد. خداوند معلول نيست تا علت بخواهد. بلكه چون فقط علت است ديگر علتى براى او نيست.
با توجه به مقدمه سوم (سنخيت ميان علت و آثار آن). وقتى به تابلو زيباى يك نقاش يا خط خوش يك خطاط نگاه مى‏كنيم ،چرا صاحب آن اثر را تمجيد مى‏نمائيم؟ چون مى‏دانيم وقتى معلول زيباست ،علت آن نيز بايد داراى حسن و كمال و زيبايى باشد .در غيراين صورت چرا يك بچه خردسال كه هيچ گونه تعليم خط نديده است ،نمى‏تواند خطاط ماهرى باشد؟ همه اينها به خاطر ارتباط ميان علت و معلول است.
حال همان گونه كه يك تابلو زيباى نقاشى ما را به دو امر راهنمايى كرد :يكى وجود نقاش ،ديگرى هنر و حسن و مهارت او ،وقتى به آسمان و دريا و كره و طبيعت و نگاه مى‏كنيم،در درجه اول در مى‏يابيم كه آنها معلول‏اند. چون وجودشان هميشگى نيست. چون معلول‏اند ،علتى دارند. علت بايد صاحب حسن و زيبايى باشدو آن خداى بزرگ و مهربان است كه خالق همه هستى است و كمالات موجودات همه و همه ريشه در كمالات او دارد.
براى مطالعه در باب استدلال‏هاى فلسفى دو كتاب زير بسيار مفيد است:
1- جوادى، محسن، درآمدى بر خداشناسى فلسفى، نشر معارف؛
2- اصول فلسفه و روش رئاليسم، با تعليقات شهيد مطهرى، ج 5.



 
سیره شهدا
● بریده‌ای از کتاب «راز انگشتر»؛ روایت‌هایی از سبک زندگی شهید مدافع حرم «سعید بیاضی‌زاده»
     Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA ...

● روحانی مسجدی که به خاطر یک زن قَمه خورد!
    روحانی مسجدی که به خاطر یک زن قَمه خورد! چند شب پیش که می‌خواستم از مسجد به سمت خانه حرکت کنم، وارد خیابان طیب شدم و دیدم دو نفر مرد برای یک زن مزاحمت ایجاد کرده‌اند و برای آن که به آن زن کمک کنم، ماشین را متوقف کرده و از خودرو پیاده شدم . ...

● احمد عباسی شهید امر به معروف و نهی از منکر
     احمد عباسی شهید امر به معروف و نهی از منکر       این روزها بیشتر از هر وقت دیگری برای نسلی که فقط از روزهای دفاع مقدس شنیده حال و هوای آن دوران قابل درک تر است. ایامی که فضای رزم و جهاد کوچه و پس کوچه های سرزمینمان را عط ...

● شهید امر به معروف.شهید علی خلیلی
   "هیچ کس پشت آدم نیست! من به عشق لبخند حضرت آقا رفتم و این کار را کردم." این را جوانی 21 ساله، با دردی سرشار از بی مهری برخی مسئولین و جامعه از عمق قلبش میگفت. جوانی که طعم گس آهن آب دیده قمه را تا شاهرگ گردن و تارهای صوتی اش احساس کرده ...

● شهید امر به معروف-شهید قدرت‌الله محمدی
   -شهید قدرت‌الله محمدی (۱۲ مرداد ۷۵) تاریخ شهادت : ۱۲/مهر/۱۳۷۵ محل تولد : /اسدآباد محل شهادت :میدان ابوذر قدرت‌الله در روستای «اسد‌آباد» از توابع استان همدان پا به عرصه گیتی نهاد و در سایه پرورش اسلامی خانواده رشد نمود. او کارش را از کارگاه مص ...

● شهید امر به معروف - کمال ولی زاده
   -شهید امر به معروف - کمال ولی زاده تاریخ تولد :۱۵/اردیبهشت/۱۳۲۲ نام پدر :قربان تاریخ شهادت : ۲۹/اردیبهشت/۱۳۷۰ محل تولد :اردبیل /اردبیل محل شهادت :تهران، خیابان باب همایون مزار شهید :تهران،‌ بهشت‌زهرا قطعه ۷۲ کمال در تاریخ ۱۵/۲/۱۳۲۲ در خانواد ...


 
فیلم ها و کلیپ ها
● طلا هستی دختر خودت را نفروش
     دانلود ...

ادامه...

● نماهنگ | پیامی دارم
     شهدا تا هستند، با تن خودشان دفاع میکنند، وقتی میروند، با جان خودشان: «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا‌ هُم یَحزَنون». تا هستند، جانشان و تنشان و حرکت مادّی‌شان در خدمت اسلام و در خدمت ...

ادامه...

● انیمیشن جالب نگرشی نو به امربه معروف ونهی ازمنکر
   انیمیشن جالب نگرشی نو به امربه معروف ونهی ازمنکر Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA ...

ادامه...

● زوج طلبه و امر به معروف در قم
    یک زوج جوان طلبه در یک اقدام جالب امر به معروف و نهی از منکر جدیدی را به نمایش می گذارند......     Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA ...

ادامه...

● سلمان محمدی شرح حدیث مقام معظم رهبری
       بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنةاللّه علی اعدائهم اجمعین. «عَن مَنصورِ بنِ بَزرَج، قال: قُلتُ لِأَبی‌عَبدِاللّهِ الصّادِق علیه‌السلام: ما أَکثَرَ ما أَس ...

ادامه...

● فیلم/ شواهدی تکان دهنده از نگاه دولت به مفاهیم سند ۲۰۳۰
   نننن   ...

ادامه...

● "پند لقمان حکیم به فرزند"
   ای جان فرزند؛ هزار حکمت آموختم که از آن، چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد، هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛ دو چیز را هرگز فراموش مکن؛ "خدا"  و "مرگ" را. دو چیز را همیشه فراموش کن؛ "هنگامی که به کسی خوبی کردی" "زمانی که از ک ...

ادامه...

● غنیمت فرصت
     غنیمت فرصت     http://setad-abm.com/setad/video/item/1250-%D8%BA%D9%86%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA.html ...

ادامه...

● کلیپ تلنگر
     کلیپ تلنگر     http://setad-abm.com/setad/video/item/947-talangor.html ...

ادامه...

● نیکی به پدر و مادر
   نیکی به پدر و مادر     http://setad-abm.com/setad/video/item/83-valedeyn.html   ...

ادامه...

● حلال ، حرام و ربا
     حلال ، حرام و ربا     http://setad-abm.com/setad/video/item/82-reba.html ...

ادامه...

● عمل به آنچه خود می گوییم
       http://setad-abm.com/setad/video/item/81-video1.html ...

ادامه...

● کلیپ های فوق العاده زیبا از دکتر رحیم پور ازغدی
   برای دانلود بر روی عکس ها کلیک کنید. هر هفته کلیپ جدیدی به این صفحه اضافه می شود. http://uupload.ir/view/jb89_10.mp4 http://uupload.ir/view/839b_11.mp4 http://uupload.ir/view/l7ya_12.mp4 http://s9.picofile.com/file/8282736992/9.mp4.html ...

ادامه...

● وجوب امر به معروف مهندس تقوی
     برای دانلود به آدرس زیر تشریف ببرید.   up.facenama.com/file/154255/1460183565500656_mp4.mp4.html ...

ادامه...

● پاسخ به شبهات امر به معروف مهندس تقوی 2
     up.facenama.com/file/154265/1460186222711269_mp4.mp4.html ...

ادامه...

● پاسخ به شبهات امر به معروف مهندس تقوی
     up.facenama.com/file/154267/1460187023426223_mp4.mp4.html     ...

ادامه...


 
پوسترها و تصاویر
● در قیامت از کارهایی که نکرده ایم هم سوال می شود
   ...

● ماه نجات
   ...

● شهیده طیبه واعظی
   ...

● ماه رجب در یک قاب!!
   !!از ماه رجب بهتر و بیشتر استفاده کنیم!!     Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA ...

● اینفوگرافی امر به معروف و نهی از منکر
     برای دیدن پوستر در سایز اصلی لطفا بر روی عکس کلیک کنید....   ...


     ما مأمور به انتظاریم؛ انتظار یعنی چه؟ انتظار به معنای مترصّد ‌بودن است. در ادبیّات نظامی یک‌ چیزی داریم به نام «آماده‌باش»؛ انتظار یعنی «آماده‌باش»! باید «آماده‌باش» باشیم. انسان مؤمن و منتظر، آن‌کسی است که در حال «آماده‌باش» است. اگر اما ...

● سخن نگاشت های رهبری در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌
                 ...

● واجب فراموش شده
   ...

● هشداری برای آمران به معروف و ناهیان از منکر
   در خطبه ۱۲۹ نهج البلاغه مولا امیرالمومنین(علیه السلام) با عنوان پیمانه ها و ترازوها، هشدار هایی بیان می فرمایند که در پایان این هشدار اشاره به کلام الله مجید کرده: كما قال سبحانه: (كبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون).و بعد می فرمایند :لعنت خدا بر آمران به معروفی که خود تارک معروف اند، و ناهیان از منکری که خود آلوده به منکرند. عمل به این دستور حق درصورتی است که از اعمال خود حسابرسی داشته باشبم! والبته که به گفته ی تمام خردمندان امر به معروف با عمل خالصانه خود مامومنین تاثیر بیشتری داردتا گفتار ما !!!

● سرباز حقیقت
     ...

● میخوای چه کاره بشی ؟!!!
     ...

● همه مسئولیم 1
       ...

● عکس های اینستاگرامی 2
     ...

● عکس های اینستاگرامی
         ...

● تصاویر حاوی سخنان اهل بیت ع در رابطه با امر به معروف
             ...

● تصاویر حاوی سخنان امام خمینی ره در رابطه با امر به معروف
     ...

● تصاویر حاوی سخنان رهبری درباره امر به معروف
               ...

● پوسترهای امر به معروف با کیفیت بالا
     ...


 
صوت ها
● سخنرانی رهبری + فلسطین
     سخنرانی رهبری + فلسطین     http://setad-abm.com/setad/audio/item/86-rahbari22.html ...

● سخنرانی رهبری + شناخت حق و باطل
     سخنرانی رهبری + شناخت حق و باطل   http://setad-abm.com/setad/audio/item/85-rahbaridd.html ...

● سخنرانی رهبری + حسن خلق 94
       سخنرانی رهبری + حسن خلق 94   http://setad-abm.com/setad/audio/item/84-rahbar11.html ...


 
کاریکاتور
 
پیوند های مفید


 



 


 
معرفی کتاب

 


کتاب «حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه»، اثر ارزشمند مرحوم آیت‌الله سیدمهدی خلخالی است که در سال ۱۳۵۹ شمسی نگارش یافته است.

در این کتاب ۷۰۰ صفحه‌ای به طور مفصل و استدلالی درباره «حکومت اسلامی»، «ابعاد ولایت معصومین علیهم السّلام و نحوه‌ی انتقال آن به فقهاى جامع الشرایط» و «جمهوری اسلامی» بحث شده است.


معرفی کتاب های بیشتر....

 

 

 
Text/HTML