ضرورت پرداختن به این موضوع را میتوان چنین بیان نمود که یکی از روشهای القای فرهنگ حجاب، بیان کردن آثار سوء بیحجابی در جامعه است و گوشزد نمودن این نکته که زن وقتی به فساد کشیده شد، جامعه به فساد کشیده خواهد شد و وقتی اصلاح شد، جامعه اصلاح خواهد شد. حال سؤال اساسی آن است که بر اساس روایات اهلبیت (علیهم السلام) و تفسیر آیات 30 و 31 سوره مبارکه نور عدم رعایت حجاب چه آثار و پیامدهایی را بر جای میگذارد؟
با مراجعه به روایات اهلبیت (علیهم السلام) و تفاسیری که درباره آیات 30 و 31 سوره نور بیان کردهاند، میتوان گفت که این نمونهها از پیامدهای مهم بیحجابی هستند: ابتذال زن و سقوط شخصیت او، از بینرفتن آرامش روانی، تحریک مردان، گسترش یافتن فساد و فحشا، افزایش آمار طلاق، در احاطه شیطان قرارگرفتن، مورد عقوبت قرارگرفتن زنان و همسرانشان و مورد آزار و اذیت قرارگرفتن توسط افراد پست.
فلسفه حجاب
بدون شك در عصر ما كه بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذاردهاند و افراد غربزده، بیبندوباری زنان را جزئى از آزادى او میدانند سخن گفتن از حجاب براى اين دسته ناخوشايند و گاه افسانهای است متعلق به زمانهای گذشته؛ ولى مفاسد فراوان و مشكلات و گرفتاریهای روزافزونی كه از اين آزادیهای بیقیدوشرط به وجود آمده، سبب شده است كه بهتدریج گوش شنوایی براى اين سخن پيدا شود (بابایی، 1382، 3: 292).
فلسفه حجاب، مکتوم و پنهان نیست؛ زیرا برهنگی زنان که بهطور طبیعی پیامدهایی همچون آرایش و عشوهگری و امثال آن را به همراه دارد، مردان و بهخصوص جوانان را در حال تحریک دائم قرار میدهد؛ تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهای بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی میگردد.
و همچنین میتوان بیان کرد که گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از پیامدهای دردناک بیحجابی است و دلایل آن مخصوصاً در جوامع غربی بهطور کامل نمایان است (رشیدی، 1385: 12).
دستورهای مطرحشده در آیه 31 نور (وجوب حجاب از نظر قرآن)
خداى مهربان در اين آيه هفت نوع دستور صادر كرده كه شش نوع آنها براى زنان و هفتمين آنها براى زنان و مردان است.
- كلمه «يغضضن» و «يحفظن» امر و براى وجوب است. آرى، همانگونه كه خداوند در آيه قبل میفرماید وظيفه مردان است كه چشمان خود را از نگاه به نامحرمان فروبندند و دامان خود را حفظ نمايند در اين آيه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: به زنان هم بگو چشمان خود را از نگاهكردن به نامحرمان فروگيرند.
- دامان و عورتهای خود را از عمل نامشروع، مصون و محفوظ بدارند (وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ)؛ بهعبارت ديگر همانگونه كه چشمچرانی بر مردان حرام است بر زنان نیز حرام است و پوشاندن عورت بر عموم زنان و مردان واجب است.
- مبادا زنان زينت خود را جز بخشهایی كه معمولاً ظاهر هستند آشكار نمايند (وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إلّا ما ظَهَرَ مِنْها) مفسران درباره معنى كلمه (زِينَتَهُنَّ) سه قول دارند:
الف. منظور از آن، خود اندام زن باشد؛
ب. مقصود از آن، محل زينت ايشان است؛
ج. زنان حق ندارند حتى زیورآلات خود را كه پوشاندهاند، براى نامحرمان آشكار نمايند تا چه رسد به محل و موضع زيورآلاتشان البته اگر آن مقدار از زر و زيورى كه خودبهخود ظاهر و آشكارند و پنهانداشتن آنها معمولاً براى زنان موجب عسر و حرج میشود اشكالى ندارد؛ چراكه میفرماید (ما ظَهَرَ مِنْها) يعنى خود آنها ظاهر باشند؛ نه اينكه زنان، آنها را ظاهر كنند؛
- بر زنان واجب است خمارهاى خود را بر سینههای خويشتن بيفكنند (وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ).
با توجه به معنى كلمه خمر ترديدى نيست كه حجاب در اسلام واجب و لازم است و مدرك آن همين جمله قرآن است.
شایان ذکر است اين جمله نوع حجاب يعنى آن لباسى را كه زن بايد بپوشد تعيين نكرده است؛ يعنى نفرموده حجاب همان چادر و چادر همان است كه در اين زمان میپوشند. و نیز نفرموده حجاب فقط منحصر به روسرى است كو اگر میبینیم جمله مورد بحث میگوید بر زنان واجب است كه اطراف روسریهای خود را به سینههای خود بيفكنند نه به خاطر تعیين كیفيت حجاب، يا نوع لباس آن است؛ بلكه چون روسریهای زنان در زمان نزول قرآن به اين كیفيت بوده لذا سخن از خمرهن به ميان آمده است.
پس با دقت به آنچه در بالا گفته شد به اين نتيجه میرسیم كه حجاب یعنی پوشيدهبودن زنان و لباس حجاب به هر نحوى و به هر نوعى و به هر رنگى كه باشد مانعى ندارد. ولى مشروط بر اينكه نوع حجاب، فريبنده نباشد و جلبتوجه نكند و نيز از نوع حجاب كفار نباشد كه پوشيدن آن در اسلام ممنوع شده باشد.
- باز هم در عين حال كه درباره آشكارنكردن زينت زنان تأکید میکند موارد استثناء آن را شرح میدهد: (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ...).
- اينكه زنان حق ندارند به هنگام راهرفتن پاهاى خود را بر زمين بكوبند تا آن قسمت از زینتهایشان كه پنهان است دانسته و صداى آنها شنيده شود. زيرا از زمان نزول قرآن تاکنون زنانى بوده و هستند كه يك نوع زر و زيورى به نام خلخال در مچ پاى خود داشتهاند.
«وَ لايَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ» از مفهوم اين جمله به دست میآید كه برخی زنان آن زمان اين عمل را انجام میدادند كه قرآن مجيد آن را نهى كرده است.
- اى مؤمنان! و اى مؤمنات! اگر درگذشته،ا يعنى قبل از صدور اين دستورهاى یادشده به آنها عمل نكرده باشيد گناهى بر شما نيست؛ ولى مواظب باشيد بعد از صدور آنها به سوى خدا بازگردید و همگی به آنها عمل كنيد؛ شايد رستگار شويد (وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) اين احتمال درباره توبه اینگونه افراد نيز وجود دارد كه گرچه اینگونه دستورها قبل از آمدن اسلام و نزول قرآن صادر نشده است، در عين حال قبح و زشتى اين اعمال از نظر عقل كه يك نوع رهبر و راهنماى وجدانى و باطنى است واضح و مبرهن بوده است. پس بجاست كه خدا فرموده از انجام اینگونه رفتارهاى گذشته خود توبه كنيد (نجفى خمينى، 1398ق، 14: 74).
آثار بیحجابی
بیحجابی ویروس خطرناکی است که نهتنها پیکره قداست و ارزش زنان را خدشهدار میکند پیامدهای آن دامنگیر جامعه نیز میشود و دیری نمیپاید که این ویروس خطرناک باعث ترویج فساد اجتماعی میشود و شیرازه خانوادهها را از هم میگسلاند. در این بخش به برخی از آثار مهم بیحجابی اشاره میکنیم:
1. ابتذال زن و سقوط شخصيت او
از دیدگاه اسلام، زن، انسانی است که خداوند همه مواهب و ابزار تکامل و رشد را در اختیار او قرار داده است. فعالیت اجتماعی امکان حضور زنان را در عرصههای مختلف فراهم میسازد البته به شرط حفظ حدود و احکام الهی که درباره زنان گوشزد شده است (سلطانی و مرادیان، 1389: 140).
در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است هنگامى كه جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبيعى است روزبهروز تقاضاى آرايش بيشتر و خودنمایی افزونتر از او دارد و هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسیاش، وسيله تبلیغ كالاها و دكور اتاقهای انتظار و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و... قرار بدهد، در چنين جامعهای شخصيت زن تا سرحد عروسكی يا كالاى بیارزشی سقوط میکند و ارزشهای والاى انسانى او بهکلی به دست فراموشى سپرده میشود و تنها افتخار او جوانى و زيبایی و خودنماییاش میشود.
و به اين ترتيب مبدل به وسیلهای خواهد شد براى اشباع هوسهای سرکش یکمشت آلوده فريبكار و انساننماهای ديوصفت! در چنين جامعهای چگونه يك زن میتواند با ویژگیهای اخلاقی و علم و آگاهى و دانائیاش جلوه كند و حائز مقام والایی گردد؟(بابایي، 1382، 3: 292)
بهراستی دردآور است كه در كشورهاى غربى و غربزده و در كشور ما قبل از انقلاب اسلامى، بيشترين اسم و شهرت و آوازه و پول و درآمد و موقعيت براى زنان آلوده و بیبندوباری بود كه به نام هنرمند و هنرپیشه، معروف شده بودند و هر جا قدم مینهادند گردانندگان اين محيط آلوده براى آنها سر و دست میشکستند و قدمشان را خیرمقدم میدانستند! (مکارم شیرازی، 1374، 14: 446)
2. از بینرفتن آرامش روانی
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بیبندوبار، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباعنشدنی درمیآورد. غریزه جنسی، بسیار نیرومند است و هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعلهورتر میشود.
اسلام برای تعدیل و رامکردن این غریزه، برای مردان و زنان وظیفهای مشترک تعیین نموده: (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا ُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...) (نور، 30 و 31).
روح بشر فوقالعاده تحریکپذیر است. اشتباه است اگر گمان کنیم تحریکپذیری روح بشر محدود است و از آن پس آرام میگیرد. چرا در دنیای غرب اینهمه بیماری روانی زیاد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که بهوسیله جراید، مجلات، سینماها، تئاترها، محافل و مجالس رسمی و غیررسمی و حتی خیابانها و کوچهها انجام میشود.
ازاینروست که در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته، چرا که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است (جعفریان، 1390، 2: 1148).
3. تحریک مردان
برهنگى زنان كه طبعاً پیامدهایی همچون آرايش و عشوهگری همراه دارد، مردان مخصوصاً جوانان را در يك حال تحريك دائم قرار میدهد تحریكي كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هیجانهای بيمارگونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى میگردد.
مخصوصاً توجه به اين نكته ضروری است كه غريزه جنسى نيرومندترين و ریشهدارترین غريزه آدمى است و در طول تاريخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكی شده است؛ تا آنجا كه گفتهاند: «هيچ حادثه مهمى را پيدا نمیکنید مگر اینکه پاى زنى در آن ميان است» آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگى به اين غريزه و شعلهورساختن آن، بازى با آتش نيست؟ آيا اين كار، عاقلانهای است؟ (بابایی،1382، 3: 292).
ازاینروست که در ضمن آیه موردبحث، امر به مخفیکردن خلخالها میکند و میفرماید: «لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ» و آنچه از زينت مخفى كردند آشكار گردد، چه صداى خلخال و لباس از چيزهایي است كه ميل مردان را تحريك میکند (خانى، 1372، 10: 321)
4. گسترشیافتن فساد و فحشا
یکی از مفاسد بیحجابی، فساد اخلاقی جوانان و گرایش آنان به انحرافهای جنسی است. ازاینرو از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده: «چگونه خواهيد بود آنگاه که زنانتان فاسد و جوانانتان تبهكار گردند؛ با اين حال امر به معروف و نهى از منكر را ترك گویید؟! عرض شد: آيا اینگونه خواهد شد اى رسول خدا؟! فرمود: آرى و بدتر از اين هم خواهد شد؛ آنگاه که امر به منكر و نهى از معروف كنيد! عرض شد: اى رسول خدا اینگونه خواهد شد؟! فرمود: آرى و بدتر از اين هم خواهد شد آنگاهکه معروف را زشت و منكر را نيکو دانيد» (ابنشعبه، 1381: 51، حدیث 121).
از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده: «يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَهِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَهِ نِسْوَهٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلَاتٌ فِي الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَي الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَي اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ.» در آخرالزمان که بدترین زمانهاست، زنانی هستند که پوشیده اما برهنهاند و از خانه با خودآرایی بیرون میآیند. اینان از دین بیرون رفتهاند و در فتنهها وارد شده و به شهوات تمایل پیدا کردهاند و به کوی لذات نفسانی در شتابند و حرامها را حلال میدانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتارند (حر عاملى، 1409ق، 20: 35؛ فيض كاشانى، 1406ق، 22: 809).
هنگامى كه میشنویم در انگلستان، طبق آمار در هر سال پانصدهزار نوزاد نامشروع بهدنيا میآید و هنگامى كه میشنویم جمعى از دانشمندان انگليس در اين رابطه، به مقامات آن كشور اعلامخطر کردهاند، نه بهخاطر مسائل اخلاقى و مذهبى، بلكه بهسبب مشکلاتی كه فرزندان نامشروع براى امنيت جامعه بهوجود آوردهاند؛ بهگونهای كه در بسيارى از پروندههای جنایی پاى آنها در ميان است، به اهميت اين مسئله كاملاً پى میبریم و میدانیم كه مسئله گسترش فحشا حتى براى آنها كه هيچ اهميتى براى مذهب و برنامههای اخلاقى قائل نيستند فاجعهآفرین است، بنابراين هر چيز كه دامنه فساد جنسى را در جوامع انسانى گستردهتر سازد تهديدى براى امنيت جامعهها محسوب میشود و پیامدهای آن هر گونه حساب كنيم به زيان آن جامعه است (مكارم شيرازى، 1374، 14: 445)
در آیه موردبحث نیز به این نکته اشاره میفرماید که حكم «وَ لايَضْرِبْنَ یِأَرْجُلِهِنَّ» دو پیام دارد:
- در راهرفتن، صداى خلخال و طلا و زيورهاى آنها به گوش نامحرم نرسد؛
- در موقع راهرفتن طورى راه نروند كه عشوه و ناز به خرج مردها بدهند؛ زيرا بسيارى از زنها اگر هیچگونه زیورآلات همراه نداشته باشند و صورت آنها هم پوشيده باشد و آرايش خود را نشان ندهند، به طرزى راه میروند كه همان راهرفتن آنها مهيج شهوت و سبب فتنه و فساد است (حسينى شاهعبدالعظیمی، 1363، 9: 238).
بنابراین میتوان بیان نمود که گسترش دامنه فحشا و افزايش فرزندان نامشروع، از پيامدهاى اسفبار بیحجابی است و نمونههای آن بهویژه در جوامع غربى كاملاً نمايان است.
5. افزایش آمار طلاق
شکی نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید بسیار کوشید و برعکس، هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانبار است و باید با آن مبارزه کرد.
اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج، پیوند زن و شوهری را محکم میسازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر میشود.
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر، از نظر اجتماعی خانوادگی این است که همسر قانونی شخصی از لحاظ روانی عامل خوشبختکردن او بهشمار رود در حالی که در نظام آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایهگذاری میشود.
علت اینکه جوانان امروز از ازدواج گریزانند و هر وقت به آنان پیشنهاد میشود جواب میدهند که «حالا زود است» یا «هنوز بچهایم» یا... و از زیر بار آن شانه خالی میکنند، همین است و حال آنکه در قدیم ازدواج شیرینترین آرزوی جوانان ازدواج بود.
سخن آنکه نظام روابط آزاد اولاً موجب میشود که پسران تا جایی که ممکن است از ازدواج سر باز زنند و فقط هنگامی که نیروهای جوانی و شورونشاط آنها رو به ضعف و سستی مینهد اقدام به ازدواج کنند و در این موقع زن را فقط برای فرزندزادن و احیاناً برای خدمتکاری بخواهند.
ثانیاً پیوند ازدواجهای موجود را سست میکند و سبب میگردد بهجای اینکه خانواده بر پایه عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هر یک از زن و شوهر، همسر خود را عامل سعادت خود بداند، برعکس، به چشم رقیب و عامل سلب آزادی و محدودیت ببیند و چنانکه اصطلاح شده یکدیگر را زندانبان بنامند (جعفریان، 1380، 2: 1152)
آمارهاى مستند نشان میدهد كه با افزايش برهنگى در جهان، طلاق و ازهمگسيختگى زندگى زناشویي نیز افزایش یافته است؛ زيرا در بازار آزاد برهنگى كه عملاً زنان بهصورت كالایى مشترك دستکم لااقل در مرحله غير آميزشى جنسى، درآمدهاند ديگر قداست پيمان زناشویی مفهومى ندارد.
در واقع سخن آن است که بیرون رفتن زنان از منزل با بیحجابی و با آرایش سبب میشود نگاههای هوسآلود بهسوی آنان جلب شده و خودِ آنان نیز گرفتار این نگاهها شده و در زندگی زناشویی وابستگی و علاقه خود را به همسران از دست بدهند که مقدمهای برای مشکلات زناشویی شده و در نهایت منجر به طلاق خواهد شد.
6. در احاطه شیطان قرارگرفتن
زن چون نماد زیبایی و جذابیت است و امکان سوءاستفاده از آن هست باید خود را بپوشاند و در غیر این صورت در احاطه شیطان قرار میگیرد و همین مضمون از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده: «ألْمَرْأهُ عَوْرَهٌ سَتَرَهَا بَيْتُهَا فَإِذَا خَرَجَتْ اسْتَشْرَفَهَا الشَّيْطَان...».
7. مورد عقوبت قرارگرفتن زنان و همسرانشان
در دین مبین اسلام آرایشکردن، تنها برای همسر مجاز شمرده شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «إِنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِيفَهُ الْعَزِيزَهُ فِي أهْلِهَا الذَّلِيلَهُ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَهُ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانُ عَلَى غَيْرِه»؛ بهترین زنان شما زنی است که از خود نسل برجای بگذارد و مهربان و پوشیده باشد. در میان خاندانش عزتمند و در برابر شوهرش فرمانبردار باشد. برای شوهر خویش، آرایش و خودنمایی کند و خود را از نامحرمان بپوشاند (كلينى، 1407ق، 5: 324، بَابُ خَيْرِ النِّسَاء، حدیث 1؛ طبرسى، 1412ق: 200).
همچنین از امام باقر (علیه السلام) آمده است: لَا بَأْسَ عَلَى الْمَرْأهِ بِمَا تَزَيَّنَت بِه لِزَوْجِهَا؛ هیچ ایرادی بر زن نیست که برای شوهر خویش آرایش کند (مجلسى، 1406ق، 6: 427؛ حدیث 3591؛ حر عاملى، 1414ق، 7: 90، حدیث 177).
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مقابل میفرماید: «شرّ نسائكم المتبرّجات المتخيّلات»؛ بدترین زنان شما زنانی هستند که برای غیر شوهر خود، خودنمایی و [با شوهر خود] متکبرانه رفتار میکنند (پاينده، 1382 ش: 475، حدیث 1535).
اسلام در باب آرایش زن برای شوهر سفارشهای بسیاری کرده است اما درصورتیکه آرایش و آراستگی برای غیر شوهر باشد عقوبتی را برای همسر بیان میفرماید بهطوری که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره مردی که به آرایش و خودنمایی همسرش خشنود باشد فرمودهاند: «الْمَرْأهُ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَابِ دَارِهَا مُتَزَيِّنَهً مُتَعَطِّرَهً وَ الزَّوْجُ بِذَلِكَ رَاضٍ يُبْنَى لِزَوْجِهَا بِكُلِّ قَدَمٍ بَيْتٌ فِي النَّار»؛ هرگاه زنی آرایشکرده و عطرزده از خانهاش خارج شود و شوهرش به آن خشنود باشد، در برابر هر گامی که زن برمیدارد خانهای در دوزخ برای شوهرش ساخته میشود (مجلسى، 1403ق، 100: 249؛ شعيری، بیتا: 158) افزون بر آن بیحجابی یکی از عواملی است که زنان را دچار لعنت میکند و از رحمت و خشنودی خدا دور میسازد و به دست کیفر و ذلت و خواری میسپارد؛ در روایت از امیرمؤمنان (علیه السلام) آمده: در آخرالزمان و هنگام نزدیکشدن قیامت، که بدترین زمانهاست، زنانی میآیند که برهنهاند و خودنمایی میکنند. از دین خارج و در فتنهها داخلاند. به شهوات تمایل دارند و بهسوی لذتها میشتابند و حرامها را حلال میشمارند. آنان در دوزخ جاودانهاند (ابنبابویه، 1367، 5: 20).
همچنین حدیث دیگری نیز از امامعلی (علیه السلام) نقل شده است که به کیفر بیحجابی و برخی کیفرهای دیگر اشاره میکند: من و فاطمه (سلام الله علیها)وارد شديم بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پس آن جناب را يافتم که بهشدت گريه میکرد. عرض كردم پدر و مادرم فداى تو باد يا رسولاللَّه، چرا گريه میکنی؟
فرمود يا على آن شبى كه مرا در آسمان سِير میدادند زنانى از امت خود را ديدم كه سخت معذب بودند و من براى آنها به فزع آمدم و از سختى عذاب آنها گریستم.
زنی را ديدم كه به موى خود آويخته شده بود و دماغ و مغز سر او به جوش آمده بود... و زنی را ديدم كه گوشت بدن خود را میخورد و آتش از زير او زبانه میکشید ...
زنى را ديدم كه كر و كور و لال و در تابوتى از آتش بود و مغز سرش از لولههای دماغش بيرون میآمد و بدن او از ناخوشى خوره و پيسى قطعهقطعه بود و زنى را ديدم كه گوشت پشت و پيش بدنش را با قیچیهای آتشين میچیدند...
فاطمه عرض كرد كه اى حبيب من و روشنىِ چشم من، خبر بده مرا كه عمل و طريقه اين زنان چه بوده كه حقتعالی آنها را اینگونه عذاب کرده است.
فرمود: دخترم! آن زنى كه به موى خود آويخته شده بود، موى خود را از مردان نمیپوشانید ... آن زنى كه گوشت بدنش را میخورد بدنش را از براى مردم زينت میداد ...
و آن زن كر و كور و لنگ زنى است كه از زنا بچه میآورد و آن طفل را در گردن شوهرش میبندد و میگوید اين طفل از شوهر من است و آن زنى كه گوشت او را با قیچی میچینند آن زنى باشد كه خود را به مردان مینمایاند.. (ابنبابویه، 1367، 5: 250).
8. مورد آزار و اذیت قرارگرفتن توسط افراد پست
بیحجاب با قرارگرفتن در اجتماع، سبب آزار و اذیت خود را فراهم میکند؛ بهطوری که افراد پست و فرومایه زمینه هرگونه مزاحمت را برای بیحجاب فراهم میبینند؛ بنابراین برای دورماندن از مزاحمتهای خیابانی، بر زنان و بانوان واجب است با پوشش کامل در اجتماع قرار گیرند. قرآن کریم درباره پوشش و حجاب خطاب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید:
«یَأَیهَا النَّبىُّ قُل لاَزْوَجِک وَ بَنَاتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ ذَلِک أَدْنى أَن یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً (احزاب، 59) اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها (روسریهای بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار بدان جهت است که پاکدامن شناخته شوند در نتیجه، آزرده نخواهند شد و (اگر تاکنون کوتاهى و خطایی کردهاند) خداوند همواره بخشنده و مهربان است. بر اساس این آیه زنان میتوانند با رعایت حجاب، خود را از نگاههای نامحرم مصون دارند و بدین وسیله سبب میشوند که افراد پست نتوانند به آنان تعرض یا آنان را تحقیر کنند.
9. جلوگیری از رشد معنوی
یکی از آیات قرآن کریم درباره مبارزه با چشمچرانی و ترك حجاب، آیه 30 سوره نور است. این دستور صریح، یعنی «يَغُضُّوا مِنْ أبْصارِهِم»، براى پايينآوردن نظر در مقابل زنهای نامحرم است تا برخورد بهصورت نامحرم نشده و چشم مرد از ديد زنهای نامحرم محفوظ باشد.
آرى اين معنى، اولين مرحله حفظ عفت و پاکدامنی مرد و زن حساب شده و از برخوردهاى نامشروع جلوگيرى میکند (مصطفوى، 1380، 14: 90).
همچنین در تفسیر این قسمت از آیه، وارد شده چشمان خود را از نگاه به نامحرم بپوشانند چرا که برخی از نگاهها سبب فتنه و گناهان بزرگ و دورشدن از معنویت است. علاوه بر آن میتوان متذکر شد که تیزترین تیر شیطان در وجود انسان چشم است زیرا حواس ديگر آدمی در محل خود ساکناند و تا چيزى به ايشان نرسد به استدراك آن مشغول نمیشوند، اما ديده عاملی است كه از دور و نزديك ابتلا و آثام را صيد میکند و نگاهکردن بهعنوان اولین مقدمه بر دچارشدن به عمل زشت زناست (حسينى شاهعبدالعظیمی، 1363، 9: 227).
علاوه بر آن میتوان یادآور شد که چشمچرانی و بیعفتی مانع رشد معنوى انسان است (قرائتى، 1383، 8: 174)
در روایتی امامصادق (علیه السلام) فرمودند: النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ وَ كَم مِن نَظْرَهٍ أوْرَثَتْ حَسْرَهً طَوِيلَه؛ نگاهكردن تيرى است از تيرهاى زهرآلود شيطان است و چه بسيار نظرى كه حسرت طولانی را موجب شود (برقى، 1، 1371ق: 109؛ كلينى، 1363، 5: 181)
بنابراین یکی از آیاتی که بهطور مستقیم بیانکننده مبارزه با چشمچرانی و ترك حجاب، است این آیه است و بر اساس آنچه در تفسیر این آیه و در باب آثار چشمچرانی بیان گردید روشن میشود که نتیجه آن دورماندن از رشد معنوی در زندگی است.
نتیجهگیری
قرآن کریم بر مسئله حجاب تکیه کرده و آن را در ضمن آیات متعددی تأکید کرده و مفسرین گرانقدر نیز درباره سخنان زیادی به میان آوردهاند و یکی از مباحث مطرحشده در این باب، پرداختن به آثار بیحجابی بوده که با بررسی روایات اهلبیت (علیهم السلام) و تفاسیر پیامدهای مهم دنیوی و اخروی بیحجابی را اینچنین برمیشماریم: ابتذال زن و سقوط شخصیت او، از بین رفتن آرامش روانی، تحریک مردان، گسترشیافتن فساد و فحشا، افزایش آمار طلاق، در احاطه شیطان قرارگرفتن، مورد عقوبت قرارگرفتن زنان و همسرانشان، مورد آزار و اذیت قرارگرفتن توسط افراد پست و در نهایت دورماندن از رشد معنوی.
فهرست منابع
* قرآن کریم
- ابنبابویه، محمد بن علی (1367) من لايحضره الفقيه، علیاکبر غفارى، محمدجواد غفارى و صدر بلاغى، تهران: نشر صدوق.
- ــــــــــــــــــــ (بیتا) عيون أخبار الرضا (علیه السلام)، محمدتقی آقانجفى اصفهانى، چ 1، تهران: انتشارات علميه اسلاميه.
- ابنشعبه، حسنبنعلی (1381) تحف العقول، ترجمه بهزاد جعفرى، تهران: دار الكتب الإسلاميه.
- بابایی، احمدعلی (1382) برگزيده تفسير نمونه، تهران: دار الكتب الاسلاميه.
- برقى، احمدبنمحمد بن خالد (1371) المحاسن، قم: دار الكتب الإسلاميه.
- پاينده، ابوالقاسم (1382) نهج الفصاحه، تهران: دنياى دانش.
- جعفریان، رسول (1390) رسائل حجابیه، قم: انتشارات دلیل ما.
- حر عاملى، محمد بن حسن (1414) هدايه الأمه إلى أحكام الأئمه (علیهم السلام)، مشهد: آستانه الرضويه المقدسه، مجمع البحوث الإسلاميه.
- ـــــــــــــــــــــــ (1409) وسائل الشيعه، قم: مؤسسه آلالبيت (علیهم السلام).
- حسينى شاه عبدالعظيمى، حسينبناحمد (1363) تفسير اثناعشری، تهران: انتشارات ميقات.
- خانى، رضا و حشمتالله رياضى (1372) بيان السعاده فى مقامات العباده، تهران: مركز چاپ و انتشارات دانشگاه پيام نور.
- رشیدی، حسین (1385) حریم حفاف، تهران: انتشارات رازبان.
- سلطانی، اختر و علی مرادیان، مهرداد (1389) «تأثیر حجاب بر سلامت روانی و امنیت اجتماعی»، مجله فرهنگ ایلام، ش 28 و 29، ص 130 تا 146.
- شعيري، محمدبنمحمد (بیتا) جامع الأخبار، نجف: مطبعه حيدريه.
- طبرسى، حسنبنفضل (1412) مكارم الأخلاق، قم: الشريف الرضى.
- فيض كاشانى، محمدمحسنبنشاه مرتضى (1406) الوافي، اصفهان: كتابخانه امام أمير المؤمنين على (علیه السلام).
- قرائتى، محسن (1383) تفسير نور، تهران: مركز فرهنگى درسهایی از قرآن.
- كلينى، محمدبنيعقوب (1363) گزيده كافى، ترجمه محمدباقر بهبودى، تهران: مركز انتشارات علمى و فرهنگى.
- ــــــــــــــــــ (1407) الكافي، تهران: دار الكتب الإسلاميه.
- مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی (1403) بحار الأنوار، بيروت: دار إحياء التراث العربي.
- ــــــــــــــــــــــــــ (1406) روضه المتقين في شرح من لايحضره الفقيه، قم: مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانبور.
- مصطفوى، حسن (1380) تفسير روشن، تهران: مركز نشر كتاب.
- مكارم شيرازى، ناصر (1374) تفسير نمونه، تهران: دار الكتب الإسلاميه.
- نجفى خمينى، محمدجواد (1398) تفسير آسان، تهران: انتشارات اسلاميه.
- ورامبنأبيفراس، مسعودبنعيسى (1410) مجموعه ورّام، قم: مكتبه فقيه.
پینوشتها
[1]. مقطع سطح 4 فقه خانواده مجتمع آموزش عالی بنتالهدی ـ جامعه المصطفی.